مامان فائزه فرزنددلبندخودراکول کردوباخودبه نزدیکترین بیمارستان برددرراه چندین بارنورابه کمامیرفت وبرمیگشت چون مامان فائزه کمک های آموزشی اولیه دررابطه بامبتلایان صرع رانمیدانست وبه نحوه صحیح مشکل خودرابرطرف نکرده بود.

وقتی واردبیمارستان قائم شده بودکه پنجاه دقیقه ازآخرین تشنج نورامیگذشت.

حامددرخانه داشت سیگارمرغوب داخلی میکشیددرعین حال داشت بازی های آنلاین اینترنتی راانجام میداددرعین حال دربخش گفتگوی بین بازیکنان قرارملاقات بااستفاده ازشماره تلفن دادن وگرفتن راپی ریزی مینمود.

آخرین خودبانامحرم رادرخانه ده دقیقه بعدازخروج همسرش ازخانه انجام داده بوداوخبرنداشت که چه اتفاقی خارج ازخانه رخ میدهدومشغول عیاشی بود.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها