باوجوداینکه تمام وکامل به علم پزشکی واقف بودبعلت اعتراض به نظام آموزشی ممنوع کردن هرنوع طبابت درپرونده اوبه چشم میخورد.

ازجمله اعتراضات اواین بودکه آموزش زبان بین المللی درکنارپزشکی بایدباشدازهمه مهمترآموزش های علوم فیزیک وریاضی راجایزنمیدانست.

فائزه فقط بعلت اعتراض ممنوع ازطبابت شده بودوبه روستای خودبرگشته بود.

درروستاپیرزن وپیرمردهایی بودندکه فرندانشان دورآنهانبودند.همه مشکلات روستاییان انگارمستقیم به کلیه ربط داشت.وقتی بیماری واگیردارسرماخوردگی بوجودمیامددرفصل سرمامداوم همه سوپ وآش میخوردندوحبوبات بیش ازحدمیخوردندوکلیه های افرادباسنگ کلیه مواجه میشدنتیجه میشدچربی وقنداضافه وفشارخون بالاوخون ه شده وسکته که همه بعلت عدم دفع موادغذایی بود.

این رااومیفهمیداماشهریهانمیفهمیدند.همه عاشق حبوبات بودندواساتیدروی سوادکاغذهای اوحساب بازنمیکردند.مداوم تست آزمایش خون واسکن مغزوپرتودرمانی وجراحی قلب وغیره تجویزمیشد.محیط زیست بدن بدون دفع ماده غذایی مانندگونی خاک بودکه روزی منفجرمیشد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها