بهلول وقتی که شبانه روززمین48ساعت بودبدنیاآمد.آنگونه که اوزندگی مینمودهیچ فردی زندگی نمینمود.همه مانندنینجاروی صورت روبندداشتند.یاجهت خل نشان نشدن امامه برسرمیگذاشتند.یاریش بلندی میگذاشتندتاسلمانی نروندودرهزینه زندگی صرفه جویی کنند.دراین عصربرای مودرمکه ارزش قایل شده بود.بهترین راه سودجویی فراهم بود.افرادی که پول بابت سلمانی رفتن نمیدادند.درازای زدن مووریش به ازای وزن آن طلامیگرفتند.مثل این بودکه پول سلمانی رایکجاکودکنند.

تاحدی خرافات رواج یافته بودکه میگفتندناخن راهم گرگرفتیددرروزجمعه درپای درخت بعدازغسل دفن کنید.اگرهم مرضی پیدامیشدمیگفتنددرقبرجن هست.

تمام فتنه هادردوره ای رخ مینمودکه تقویم به میلادی یاهجری قمری بود.ماننداین بودکه فردی هشتم آبان ماه شهیدشودولی درسال بعدده روزعقب گردمینمودندومیگفتنداین فرددر28دی ماه شهیدشده وهرسال ده روزازسال بعدی عقب ترمیرفتند.دراین عصربهلول باخودگفت چه رسمی هست که تقویم رااینگونه ایجادنموده اند.چراساعت وتقویم همیشه جای جای دنیاراتکان میدهد.تاریخ نویسان مگرعقل درسرندارند.

بعدازمدتی درشهردیدکه برده بازارایجادشده دنبال علت رفت متوجه شد همه آن موهاکوددرختان میوه گشته اندومیوه هانیزبه فروش رفته اندوسپس محاسبات عوض شده.درواقع موی زایدبدن درانتهاثروتی ایجادنموده بودکه موجب نظام برده داری شده بود.برده میبایست تمیزازهرنوع مومیبودوبعدخریدوفروش میشدوهمواره به گردن وپاوکمراویوغ بسته میشد.برده درجایی دیگربعنوان مدل لباس استفاده میگردیدوبعدپول حاصل ازمدلینگ صرف خریدمایحتاج میگردیددراین زمان هم بیماری حاصل ازبوجودآمده بود.

بهلول همه رانگاه کرد.همه رابه مراجع دینی گفت.مراجع دینی فروش برده وموراممنوع کردندولی حاکمان غمگین بودندچون دیگرنمیتوانستندکنند.سمت تغییرعالمان دینی رفتندزمانی هم که به اشتباه خودپی میبردندمیفهمیدندکه گندم هم دردهانشان نرفته وویروس مداوم لیس زده اند.

پاک باخته پشت پاک باخته معنی برده بی مووتمیزبود.مومملوازشپش هست شیطان درآن خوابیده.موهای مملوازشپش جایشان درفاضلاب هست.وقتی این حرف مطرح میشد.برخی عالمان دینی میگفتندهم وزن موبایدپول تولیدشودوذکات بدن حاصل گردد.درگوش کسی فرونرفت.همه گفتندپول حاصل ازمورامیشودازپشم گوسفندگرفت.چراپشمالوباشیم مگرگوسفندیم.مومداوم به فاضلاب میرفت وبعددرفاضلاب ویروس هاگویی کودمیافتند.غذای خودراباژن موتطبیق میدادند.میفهمیدندموهم راه نفوذ رامیبنددوهم آنهاراقوی ترمیکند.

وقتی سربه تن مردی باشدکه بابت ریش وسبیلش به دیگری پول میدهدحکم خریت وبرعکس فکرکردن راداشت.وقت حرف زدن ازبهلول سلب میشد.موزاییده شده برای چی؟سوال میشدومیگفتندعلف هرزی بودکه بایه میشد.

ماننداین بودکه بگویندمیکروب خوب نداریم همه میکروب هابدهستندوبعدفرقه لیسیه ایجادمیشد.فرقه ای که حماقتش حدومرزنداشت.درشراب خواری ومصرف های خوداسراف داشت.

بهلول اگرپشم خودرامیریخت بایدپول میپرداخت اگرنمیریخت پولش صرفه جویی میشد.شیرعسل میخوردوبه این فکرمیکردکه باصرفه جویی چه چیزی رابازسازی میکندوجوان وشاداب میماندوبه محافظت بدن خودازویروس هافکرمینمود.

خنده داربودضدویروس موی بدن باشد.نهایت پاکیزگی بیرحم نبودن بابدن باشد.همه جمع وتفریق هایش که جواب ندادگفت سواریک جارومیشوم ومیگویم بدواسب خوبم تابه من عیب بگیرندوبگویندخل است.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها